نویسنده: ژولیت پیگوت
مترجم: باجلان فرّخی



 

انزوای ژاپن

مسیحیت نخستین بار بعد از سفر مارکوپولو و کاشفان دریانورد پرتغالی در
1542 توسط فرانسیس خاویر (1) و در 1549 به ژاپن راه یافت. سومین شوگون توکوگاوا در 1624 مسیحیان را قلع و قمع و با به شهادت رسیدن گروهی از مسیحیان دروازه های ژاپن به روی همه بیگانگان ( جز معدودی بازرگانان آلمانی و چینی در ناگازاکی) بسته شد و ژاپن به مدت دو قرن به انزوا گرائید. این دوره از تاریخ ژاپن دوره وحدت و اتکای به خود بود. تاتر ژاپنی کابوکی (2) و بسیاری از هنرهای دیگر از گل آرایی تا خلق پرده های نقاشی و زردوزی در سده هفدهم به پیشرفت های چشمگیری دست یافت.
طبقه سامورای و اصول اخلاقی آنان که از چند قرن پیش پدید آمده بود با رویداد غم انگیز 1702 جای پای محکم تری یافتند و از محبوبیت بیش تری برخوردار شدند. ماجرا چنین بود که در سال 1702 رفتار دو دایمو و نجیب زاده موجب تاثیر نهادن در چندین نمایشنامه و شکل گیری داستانی شد که داستانسرایان و نقالان آن را چهل و هفت رونین (3) نام نهادند. رونین یعنی کسی که چون موج دریا به هر سو می رود [ یا پهلوان سرگردان و بی سردار]. چهل و هفت رونین در آغاز سامورای هائی بودند که پس از خودکشی افتخارآمیز دایمیوی خویش پیمان بستند انتقام مرگ ارباب را از مسبب مرگ او بگیرند. این سامورای ها برای دست یابی به مقصود روئین شدند و سرانجام پس از گرفتن انتقام مرگ ارباب خویش خودکشی کردند و به افسانه ها و داستان های تاریخی ژاپن راه یافتند.

روابط خارجی

در سال 1853 دوره طولانی انزوای ژاپن با ورود دریادار پری (4) و ملوانان آمریکایی به ساحل ژاپن پایان یافت. قدرت های غربی نمی توانستند از امکانات استفاده از بنادر ژاپن برای لنگر انداختن، مرمت کشتی های خویش و بارگیری و تجارت چشم پوشی کنند. با ورود این دریادار آمریکایی به اوراگا (5) مقدمات گشودن بنادر ژاپن به روی بیگانگان فراهم شد و سال بعد بین ژاپن و ایالات متحده آمریکا پیمان نامه تجاری بسته شد که قدرت های دیگر نیز در پی آن از چنین امتیازاتی برخوردار شدند و یوکوهاما به روی کشتی های بیگانه گشوده شد.
در 1860 نخستین ماموران سیاسی ژاپن به خارج رفتند و هم زمان با این نوگرائی در جولای همین سال اخطاریه ای بر دیوار آرامگاه توکوگاوا در نیک کو نصب شد که متن آن چنین بود. به تنگو و شیاطین دیگر. شوگون ما در آوریل آینده به زیارت آرامگاه نیک کو نزول اجلال می فرمایند. ضروری است تنگو ( شیطان) و شیاطین دیگر به هنگام حضور شوگون از کوهستان های این منطقه دور شدند. امضاء میزونو ارباب منطقه دوا».
می بینم که اعتقاد به موجودات اسطوره ای موسوم به تنگو در یک قرن پیش نیز دوشادوش نوگرائی است. در 1867 پانزدهمین شوگون توکوگاوا استعفا داد و سال بعد قدرت کامل به امپراتور واگذار شد و این ماجرا پایانی بود بر فئودالیسم ژاپن. یک سال قبل از اعاده قدرت امپراتور مئی جی (6) در سن هیجده سالگی بر تخت نشسته بود. مئی جی در 1912 مرد و در آن تاریخ ژاپن، اگر چه از مشکلات داخلی نیز برخوردار بود، به سرزمین مدرن مبدل شده و می رفت که قدرتی بزرگ باشد. در 1889 نخست وزیر ژاپن پرنس ایتو (7) با یاری مشاوران خارجی قانون اساسی ژاپن را تدوین کرد. در نبردی که پیش آمد ژاپن چین و روسیه تزاری را شکست داد، کره بخشی از امپراتوری ژاپن شد و در نتیجه اتحاد با بریتانیا (1902) ژاپن در جنگ اول به متفقین پیوست. [ در جنگ دوم جهانی متحد آلمان شد و در پانزدهم اوت 1945 شکست یافت. پانزده سال بعد ژاپن در 1960 کشوری ثروتمند و رشد یافته بود. در سال 1975 تولیدات صنعتی ژاپن به تنهایی برابر با مجموع کشورهای آسیایی بود و تنها آمریکا و شوروی از ژاپن جلوتر بودند... ].

پی نوشت ها :

1. Francis Xavier
2. Kabuki
3. Ronin
4. Perry
5. Uraga
6. Meiji
7. Prince Ito

منبع مقاله: پیگوت، ژولیت؛ (1373) شناخت اساطیر ژاپن، ترجمه باجلان فرخّی، تهران: اساطیر، چاپ دوم